زائر ایرانی در کربلا به خبرنگار رسانه آمریکایی چه گفت؟ پیش‌بینی ورود ۵۰۰ هزار زائر پیاده به مشهد در دهه آخر صفر برگزاری ۳۲ ویژه‌برنامه در دهه پایانی صفر در آستان حسین بن موسی الکاظم (ع) طبس آماده‌باش ۱۴ پایگاه اورژانس حرم امام‌رضا(ع) در روز اربعین حسینی (۴ شهریور ۱۴۰۳) امنیت اربعین را مدیون خون شهداییم مراسم «اربعین با شهدا» در گلزار شهدای بهشت‌رضا(ع) مشهد برگزار می‌شود مراسم پیاده‌روی جاماندگان اربعین ۱۴۰۳ در تهران، در کدام خیابان برگزار می‌شود؟ + ساعت و تاریخ مشایه‌ای به سوی عرفان اینفوگرافی | برنامه‌های حرم امام رضا (ع) در هفته جاری (۳ شهریور ۱۴۰۳) محبت امام‌حسین(ع) تا قیامت در دل شیعه و سنی زنده می‌ماند | اربعین؛ نقطه اشتراک شیعه و سنّی دربرابر صهیونیست‌ها میدان مغناطیسی اربعین! برگزاری مانور‌های عملیاتی برای حفظ امنیت زائران در ایام دهه پایانی صفر ویژه‌برنامه‌های حرم مطهر رضوی در شب و روز اربعین حسینی ۱۴۰۳ اعلام شد ما به کربلا برمی گردیم تصویر روضه هایش تجسم عاشوراست* | درباره حاج محمود کریمی و روضه خوانی‌های متفاوتش تجهیز پارکینگ‌های حرم امام‌رضا(ع) برای اسکان زائران دهه پایانی ماه صفر ۱۴۰۳ رزمایش انتظار در سرزمین حسین (ع) تعویض کتیبه ایوان طلای حرم امام‌رضا (ع) هم‌زمان با فرارسیدن اربعین حسینی + فیلم و تصاویر مسجد مرکز ستاد اسلام
سرخط خبرها

شب نوشتن

  • کد خبر: ۲۱۹۶۵۰
  • ۱۴ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۶
شب نوشتن
روز‌های خوش آب و هوای فروردین که غرق شیرینی و میوه و پذیرایی و غذا بود را سفره جمع کردیم و نشستیم پای سفره‌های روشن افطار و سحر و حالا رسیده ایم به شب‌های قدر.

نوروز غریبی بود، رمضانی عجیب تر، بهار بندگی درست در ۱۰ روز پایانی زمستان جوانه زد و ما به بندگی لبخند زدیم. دو بهار به هم آمیخته بودند و رشد و جوانه زدنمان ضرب در هزار شده بود. روز‌های خوش آب و هوای فروردین که غرق شیرینی و میوه و پذیرایی و غذا بود را سفره جمع کردیم و نشستیم پای سفره‌های روشن افطار و سحر و حالا رسیده ایم به شب‌های قدر.

هرقدر در این مفهوم غرق می‌شوم بیشتر نمی‌فهمم. هر قدر بیشتر درباره اش می‌خوانم قلبم برق می‌افتد که چه خدایی داریم. فکر کن یکی پیدا شود بگوید بیا دفترم برایت یک به قول امروزی‌ها پرسنال برندینگ طراحی کرده ام مختص خودت و برای لحظه لحظه ات برنامه دقیق طراحی کرده باشد. 

عجیب نیست؟ طراحش کسی است که هم آینده را دقیق و لحظه به لحظه می‌شناسد، هم توان و تجربه و استعدادت را کامل واقف است و هم از همه پیچ و خم‌هایی که قرار است بگذری و به مقصد برسی. گفته یک جلسه چندساعته در سه شب داشته باشیم و بعد هزار ماهت را طراحی خواهم کرد. هزار ماه می‌کند؛ ۸۲ سال و ۱۹۱ روز. این تعداد سال‌هایی است که اگر شب قدر را، این جلسات چندساعته را درک کنم می‌توانم به همان چیز‌هایی برسم که ممکن است مرحله به مرحله برسم.

 تو فکر کن یک چیزی که ممکن است ۸۲ سال دیگر به آن برسی امضا شود و همین فردا بنشیند توی دامنت. توی هشتادسال یک دانه خرما چه تکثیری خواهد شد؟ یک دانه خاکشیر ضربدر چندخواهد شد؟ یک رودخانه الان راه بیفتد هشتاد سال دیگر به کجا می‌رسد؟ بنشینی توی یک فضاپیما و هشتادسال تخت گاز بروی به کجا می‌رسی؟ عجیب نیست؟ همه این‌ها را ممکن است در یک شب برسی.

به او بگوییم؛ امشب برایم امضا کن. هرچیزی که من را از تو دورتر نکند. هرچیزی که ظرفیتش را قبلا داده ای.

بنویس برایم که کربلا زیاد بیایم. بنویس برایم شب‌ها از عشق علی (ع) و بچه هایش پهلو به پهلو شوم و از عشقشان گل‌های بالشم خیس شوند. بنویس برایم کسی را پله نکنم که خودم بالا بروم. بنویس که دلی را نشکنم و نرنجم و نرنجانم. بنویس که آبروریز اهل بیت نباشم و بنده‌های خوبت من را دوست داشته باشند. 

بنویس حالا که شب نوشتن است. بنویس خون من از خون علی (ع) و بچه هایش که رنگین‌تر و پاک‌تر نیست. بنویس وقت رفتنم مرگی سرخ در انتظارم باشد. مثل آن شب فرودگاه بغداد. بنویس و من را از این سرگشتگی نجات بده. این انگشت‌ها خیلی وقت است از نوشتن گزگز نکرده اند. بنویس که شب شب نوشتن است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->